آرشیو دیدگاه های دیگران

این پسر محتضری که پدرش نیست فرق میان شب تار و سحرش نیست بسکه هلهله است زحجره خبرش نیستغیر شعله بر تمامی جگرش نیست بهر عطش آب بجز چشم ترش […]

ادامه ...

الهی سینه ام مجروح و غمگیـنشد از زهر جفـای دشمـن دیـن برای خاطـر دنیـای فانـیرسیدم بـر حیـات جاودانـی همین ملعـونه شـوم ستمکـارمرا مسموم کـرده در شـب تـار دل فرزنـد زهـرا […]

ادامه ...

تکان گریه ی سختی به شانه ها دادیبهانه دست جگرهای چشم ما دادی اجازه داد نگاهت که عاشقت باشمجواز نوکریِ امشب مرا دادی “حسین” گفتنت آقا؛ دلیل تشنگی استبه لب […]

ادامه ...

شعر در مدح امام جواد (ع) – جواد فیض من جواد فیض ، هم بر اولین ، هم اخرینم باء بسم الله خلقت ، روح رب العالمینم در حضور حق […]

ادامه ...

در این قبیله که سن کم و زیاد یکی ستمقام ما و غلامان خانه زاد یکی ست به چشم لیلی اگرچه مُرید بسیار استبه چشم این همه مجنون ولی مراد […]

ادامه ...

بعد سلطان سریر عدل و دادتکیه زد بر تخت (کرمنا) جوادنور چشمان علی موسی الرضازینت افزای بهشت جان فزاراحت جان و عزیز نور عینزاده فرزند پیغمبر، حسینبود دریای سخا، حسن […]

ادامه ...

مرهم حریف زخم زبان ها نمی شوداصلا جگر که سوخت مداوا نمی شود گریه مکن بهانه به دست کسی مدهبا گریه هات هیچ مداوا نمی شود خسته مکن گلوی خودت […]

ادامه ...

ای که هلال رجبی مه این الرّجبیون تویینخل ولا را رطبی مه این الرّجبیون تویی تجلّی نور ربی مه این الرّجبیون توییدلبر ما یا مولا نور خدا یا مولا جان […]

ادامه ...

روایت فوق عامل اصلی قتل را خلیفه عباسی معرفی می کند، مسعودی در ادامه می نویسد: جعفر بن مامون که از کینه ام فضل نسبت به امام (به دلیل برتری […]

ادامه ...

کیست اندر حجره ی در بسته افغان می کندکز غم او فاطمه گیسو پریشان می کندهمچو انسانی که می سوزد درون آتشیآب آب از پشت در با قلب سوزان می […]

ادامه ...