آرشیو از دیدگاه شعرا

زَنَد گلِ امام رضا میان حجره دست و پا شده زمین کاظمین ز داغ او چو کربلا حجّت خدا جواد یوسف رضا جواد کشته ی جفا جوادجانِ ما فدایِ تو… […]

ادامه ...

در میان حجره جان میداد و یک یاور نداشتغیر درد و غم نهان در سینه آن سرور نداشت آفتاب عمر کوتاهش نهان می شد ولیآسمان دیده اش جز اشک وخون […]

ادامه ...

سرو سهی شد خجل از قد و بالای خویش سایهی «ابنالرضا» چون به زمین اوفتاد زمزمهی جویبار، چون غزل عشق اوست میرود از آن سرود، خاطرهی غم زیاد بوی بهشت […]

ادامه ...

شب طلوع صبح سعادت دعای آقام شـده اجـابتپر می‌زنن تا عرش مدینه ملائکه با شـوق زیـارت روح کرامتهکوثر رحمته جبرئیل امشب با ذکر یارب دور و برش می سوزونه عودمی […]

ادامه ...

چه پیش آمد که جان را غم گرفتهجهان را سربه سر ماتم گرفته چو گل مردم گریبان چاک کردندبه داغ لاله بر سر خاک کردند مگر خورشید عالم تاب دین […]

ادامه ...

حجّت دین حق امام جواد از شرف پا در این سرا بنهاد چشم ما از جمال او روشن مقدمش بر همه مبارک باد گوهر بحر عشق و جود آمد خوش […]

ادامه ...

امشب به شبستان ولایت قمر آمدخورشید جمالات خدا جلوه‌گر آمد طوبـای تمنـای رضـا را ثمـر آمددر بیت رضا بـاز رضای دگـر آمد میـلاد جـواد‌بـن جـوادبـن جـواد استاین باب مراد است […]

ادامه ...

هر که دل بُرد،دلبر ما نیستهر که نازی فروخت،لیلا نیست هر که هویی کِشَد مسیحا نیستهر کسی با تو نیست با ما نیست دلبر محض، غیر مولا نیستکیست مولا و […]

ادامه ...

مژده ای یاران نگار آمد نگار آمد نگاربر تن هستی قرار آمد قرار آمد قرار غنچه ی زهرا به بار آمد به بار آمد به بارعالم از یک گل بهار […]

ادامه ...

بسوزم از جفای همسر و زهر جفا مادرشرر افکنده زهر کینه از سر تا بپا مادر جوادم من که بر هر درد بی درمان دوایم منولی درد مرا گویا نمی […]

ادامه ...