آرشیو از دیدگاه شعرا

سوخت از زهر هلاهل جگرم مادر جانتیره شد روز به پیش نظرم مادر جان من در این حجره ‏ى در بسته خود مى ‏پیچمکس نداند که چه آمد به سرم […]

ادامه ...

آتش غم از دلم کشیده زبونهاین که داره جون میده خدایی جوونه از شدت زخم تو پیچ و تابهلباش عطش نوش دیده پر آبه دلش کباب و حالش خرابهانگاری بسته […]

ادامه ...

جلوه ی جودی و عدل و دادی پور سلطانی و حق نهادی من چه گویم به وصفِ مقامت مظهرُ الَّه امامِ جوادی ای بر دو عالم مولا ای نور چشم […]

ادامه ...

شب نشینان فلک چشم ترش را دیدندهمه شب راز و نیاز سحرش را دیدند تا خدا سیر و سفر داشت همه شب وزاشکغرق در لاله و گل رهگذرش را دیدند […]

ادامه ...

اصل آنجناب از شام بوده و در دوره جوانی در مسجد جامع مصر سقایت می کرد، سپس با ادبا همنشین شد، بسیار فهیم و تیز هوش بود و شعر را […]

ادامه ...

ای گل پرپر ثامن الائمهجواد اهل بیت یوسف فاطمه ای سپهر کرم ای یم جودمکاظمین تو کعبه مقصودم سیدی مولا سیدی مولاسیدی مولا سیدی مولا ای که از کودکی خون […]

ادامه ...

نهمین نوح رسیده است، شود سرور شهربا همین عمر کمش سایه شود بر سر شهر نهمین نور دمیده است زمین بی تاب استپسر حضرت ارباب خودش ارباب است نهمین جود […]

ادامه ...

بابا رضا بیا نفس آخر من استسوزان میان تب همه ی پیکر من است تا آه می کشم ز لبم لاله می چکدیک باغ سرخ رنگ به دور و بر […]

ادامه ...

تو جواد ابن الرضایی تو امیر قلب مایی محض روی نوکر امشب کن به حالم یک نگاهی تویی یار وامیر ما ببین تو دست این گدا شاد شادم زمقدمت گل […]

ادامه ...

تویی اجابت سبز دعای خاکی هاجواب جمله یا ربنای خاکی ها خدا تمام تو را آفرید تا باشیوجود جود خدایی برای خاکی ها تویی تو آینه ی بخشش خداوندیامام عرش […]

ادامه ...