آرشیو دیدگاه های دیگران

بنوشته در این طغرا معبود جواد جودغرقیم در این معنا از بود جواد جودعالم به وجود از تارو پود جواد جودپیدا شده مافیها از بود جواد جودمقصود از این خلقت، […]

ادامه ...

پسر سلطان با نگاه پریشون گوشه ی حجره داره میباره بارون خون دل میون چشم ترشه قاتلش خنده های همسرشه داره میون خونه میمیرهدلش از این زمونه میگیره به زیارت […]

ادامه ...

صفحه ۸ از ۱۳روایت فوق عامل اصلی قتل را خلیفه عباسی معرفی می کند، مسعودی در ادامه می نویسد: جعفر بن مأمون که از کینه ی ام فضلنسبت به امام […]

ادامه ...

پای عشقی فتاده از نفسمکاروانی نهفته در جرسممفلسی از تبار شوق توامدامن آلوده تو در هوسمموج آهم، شکسته تر ز دلتغیر یار کریم نیست کسمنَفَسِ من مقیم سینه توستمن صدایی […]

ادامه ...

ادامه ...

شب میلاد امیر کاظمین آقام جوادِ(کاظمین.. میگن هرکی کاری داره راهگشاش نام جوادِ(راهگشاش… بکن آقا مرهمتی به این گدا موهبتی(به این گدا … میگم امشب به شور وشین تویی امیر […]

ادامه ...

زهر آن چنان شرر زده بر جسم و جان منکز تن ربوده یکسره تاب وتوان من من در دیار غربت و دل خسته جان نزاربا من چه کرد همسر نامهربان […]

ادامه ...

چشم و دل تو روشن فاطمه یا فاطمهداده خدا دسته گل به ثامن الائمهبر لب قدوسیان این سخن جانفز استبیت ولایت پر از جلوه ابن الرضاستخنده وجد و شعف بر […]

ادامه ...

ادامه ...

تا کاظمین ، پر می زنه مرغ سینه ، کنار گنبد می شینه روضه ی مادر میخونهآقایی که ، تو کنج حجره نیمه جون ، به یاد زهرا بی امونروضه […]

ادامه ...