آرشیو دیدگاه های دیگران

معتصم به عبدالملک زیات، وزیر خود در مدینه، نوشت که امام و ام فضل را راهی بغداد کند. او هم علی بن یقطین را مطلع کرد وامام راهی شد. معتصم […]

ادامه ...

در بغل امشب یکى قرص قمر دارد رضابر زبان شکر خداى دادگر دارد رضا بارگاه زاده موسى چراغان مى شوددر حریمش جشن میلاد پسر دارد رضا اِقتران مهر و مه […]

ادامه ...

در وجود تو جود را دیدمجلوه های سجود را دیدم تشنه بودم تو را صدا زدم ومهربانی رود را دیدم در نگاه تو فصل بارانِ……آسمانِ کبود را دیدم تو جواد […]

ادامه ...

ادامه ...

شب طلوع صبح سعادتدعای آقام شـده اجـابت پر می‌زنن تا عرش مدینهملائکه با شـوق زیـارت روح کرامته ، کوثر رحمتهجبرئیل امشب با ذکر یارب دور و برش می سوزونه عود […]

ادامه ...

مینویسم سر خط نام خداوند رضاشعر امروز بپرداز به لبخند رضا آنکه با آمدنش آمده محشر چه کسی ست؟از تو در آل نبی با برکت تر چه کسی ست؟ آنکه […]

ادامه ...

خالق کون و مکان ان ذات رب العالمیـنکشتی بحر گرانش ، سبط خیر المرسلیـن پیک ذات کبریائی منزل وحی از سمـاءان کتاب الله ناطق ، مظهر حـی مبیـن در عبودیت […]

ادامه ...

دهم ماه رجب، عیدِ جواد، ابن رضاستعطر ریحانه ز ریحانه در امواج فضاست بـه رضا دسته گلی کرده خداونـد عطاکه گلستان وجود از نفسش روح فزاست این جواد است، جواد […]

ادامه ...

نه تنها این دل ما بر جواد ابن رضا سوزدکه بر احوال او جان تمام ماسوا سوزد از آن آتش که زد زهر ستم بر جان آن مولافلک نالد ملک […]

ادامه ...

«تنت به ناز طبیبان نیازمند مبادوجود نازکت آزرده گزند مباد» شنیده ام که گدا موج می زند به درتسرای جود تو خالی ز مستمند مباد تو خود مراد منی، پس […]

ادامه ...