آرشیو دیدگاه شعرا

دارد از آه پر از درد خبر می ریزدلخته لخته وسط حجره جگر می ریزد آنقدر روی زمین جای پر زخمی هستآسمان نذر غمش یک دهه پر می ریزد آب […]

ادامه ...

سلام حضرت باران سلام یا مولاامام زاده ی سلطان سلام یا مولا گدا برای تو بودن بهانه می خواهدظهور معرفتی عاشقانه می خواهد شکوه حسن تو را آسمان نمی داندسرود […]

ادامه ...

ای چشم هایت مرهم دلها ، پیش تو باید خون جگر آمدشد درد هایش کمتر از پیشش ، هرکس که پیشت بیشتر آمد ای صورت ماه تو گندم گون ، […]

ادامه ...

در بین آسمانها مملو از فغان است عرش خدا سیه پوش برحجت جوان استاین نور آسمانی مهتاب عدل و داد است مظلوم شهر بغداد مولای ما جواد است مولا مو […]

ادامه ...

افتاده ای به گوشه ای از آشیانتانگویا به لب رسیده در این بُرهه جانتان حتّی میان خانه ی خود هم غریبه اییعنی که بی ستاره بُوَد آسمانتان بر روی خاک […]

ادامه ...

الهی سینه ام مجروح و غمگیـنشد از زهر جفـای دشمـن دیـن برای خاطـر دنیـای فانـیرسیدم بـر حیـات جاودانـی همین ملعـونه شـوم ستمکـارمرا مسموم کـرده در شـب تـار دل فرزنـد زهـرا […]

ادامه ...

ای کز مقام بر همه عالم سر آمدی ذوالجود و الجود همنام احمدی در متقّین تقی و برمؤمنین امیر در صورت و سیما همچون محمّدی دفتر فضل تو راکی توان […]

ادامه ...

کاظمین امشب سراپا غرق ماتم گشته استگوئیا بار دگر بوی محرم گشته است خاک این شهر بوی مرگ وبوی باران میدهدیک خبر از حجره ای بر جمع یاران میدهد کنج […]

ادامه ...

کیستم من هفت چرخ نور را شمس الضحایممظهر جود خدا شمع وجود مصطفایم سرو باغ آرزوهای علی مرتضایمقلببه ملک جان قرآن، رکن دین، روح خرد، جان دعایم بحر علم و […]

ادامه ...

آفتابی امشب از بیت رضا سر میزند کودکی لبخند در دامان مادر میزند آن که جودش خیره سازد چشم هر فرزانه راو آن که با علمش به جان خصم آذر […]

ادامه ...