آرشیو دیدگاه شعرا
-
0
اشعار میلاد امام جواد (ع) – بر سر آنم زبان بگشایم و آوا کنم
بر سر آنم زبان بگشایم و آوا کنمخویش را در محضر مولای خود پیدا کنم تا بگوید سر گذشت غربتش را بهر منسر گذارم بر قدومش با دلش نجوا کنم […] -
0
اشعار شهادت امام محمد تقی ، حضرت جواد الائمه (ع) – در بین آسمانها مملو از فغان است عرش خدا سیه پوش برحجت جوان است
در بین آسمانها مملو از فغان است عرش خدا سیه پوش برحجت جوان استاین نور آسمانی مهتاب عدل و داد است مظلوم شهر بغداد مولای ما جواد است مولا مو […] -
0
اشعار شهادت امام محمد تقی ، حضرت جواد الائمه (ع) – باز هم قافیه ها سوز و نوایی دارد
-
0
اشعار شهادت امام محمد تقی ، حضرت جواد الائمه (ع) – گشود دیده چو بر این جهان امام جواد
گشود دیده چو بر این جهان امام جوادبه روى خلق در مرحمت خداى گشاد شکفت تا گل رویش ز بوستان رضا(علیه السلام)بداد مژده به اهل نیاز، پیک مراد عیان تجلّى […] -
0
اشعار شهادت امام محمد تقی ، حضرت جواد الائمه (ع) – اى در جوانى کشته ى، زهر جفا، ابن الرضا
اى در جوانى کشته ى، زهر جفا، ابن الرضاگشته ى قتیل جرعه ى، جام بلا، ابن الرضا اى در میان شهر غم، مظلوم و تنها و غریبمسموم زهر کین و […] -
0
اشعار شهادت امام محمد تقی ، حضرت جواد الائمه (ع) – شدی پرپر گل طاها
شدی پرپر گل طاهاعزادار غمت زهرا بمیرم که نکردند به شما احترامکشاندند جسم پاکت به روی پشت بام واویلا آه و واویلا******** فدای تو شدی پرپرز بی حیایی همسر میون […] -
0
اشعار میلاد امام جواد (ع) – روزی که روی نفس خودم پا گذاشتم
روزی که روی نفس خودم پا گذاشتمدل را به پشت خانه ی تو جا گذاشتم بیمار چشم تو دل من گشت و بعد از آنیک سو دگر طریق مداوا گذاشتم […] -
0
اشعار میلاد امام جواد (ع) – امشب شب زیارت ، علی موسی الرضاست
امشب شب زیارت ، علی موسی الرضاستکبوتر دلای ما، توی ایوون طلاست وای ، شب میلاد جواد – وای، هر کسی عیدی می خوادوای ، از امام رضا (ع) می […] -
0
اشعار شهادت امام محمد تقی ، حضرت جواد الائمه (ع) – سوخت از زهر هلاهل جگرم مادر جان
سوخت از زهر هلاهل جگرم مادر جانتیره شد روز به پیش نظرم مادر جان من در این حجره ى در بسته خود مى پیچمکس نداند که چه آمد به سرم […] -
0
اشعار شهادت امام محمد تقی ، حضرت جواد الائمه (ع) – بر روی خاک حجره ای مردی
بر روی خاک حجره ای مردیبی رمق، بی شکیب افتاده باز تاریخ میشود تکراریک امام غریب افتاده جگرش از عطش چه میسوزدچون پرستوی پرشکسته شده بسکه فریادکرده “واعطشایاس زهراچقدر خسته […]