آرشیو دیدگاه شعرا

نهمین نوح رسیده است، شود سرور شهربا همین عمر کمش سایه شود بر سر شهر نهمین نور دمیده است زمین بی تاب استپسر حضرت ارباب خودش ارباب است نهمین جود […]

ادامه ...

نشسته خاک سر دل ، هوا گرفته شده به عرش مجلس سوگ و عزا گرفته شده گلی ز گلشن زهرا دوباره پرپر شدشبیه حال علی حال ما گرفته شده تنی […]

ادامه ...

منکه پرپر می‌زنم لب تشنه کنجِ لانه‌امبر علی موسی الرضا من نوگلی درّدانه‌ام کس جوابم را ندادجسمِ من از پا فتاد همسرم شد قاتلممن جوادم من جواد یا جواد بن […]

ادامه ...

جوادُ الائمّه ابن الرضایی قتیلِ فتنه و ظلم و جفایی فدای آهت چه بود گناهت که حجره ی بسته شد قتلگاهت یا صاحب الزّمان آجرک الله…****** کنیزان کف زنان بُرون […]

ادامه ...

ای که هنگام کـرم مظهـر الطاف خداییباب حاجات و یم جود، جواد ابن رضایی غیر تـو کس گـره از کار خـلایق نگشایدکه تو از عقده گشایان جهان، عقده‌گشایی ز چه […]

ادامه ...

رسیده به ماه خوش دعا میلاد گل حضرت رضا ما همه به شور و زمزمه ایمعاشق علی و فاطمه ایم سائل جواد الائمه ایم آمده گل طاهافدای نور چهره اش […]

ادامه ...

سلام ما به رخ انور امام جواددرود ما، به تن اطهر امام جواد غریب بود و غریبانه جان سپرد و نبودکسى به وادى غم، یاور امام جواد ز آتش ستم […]

ادامه ...

از بس که پای تا سرم آتش گرفت و سوختشیرازه های پیکرم آتش گرفت و سوخت آتش ز جان سوخته ام شعله می کشداز آن زمان که مادرم آتش گرفت […]

ادامه ...

دل مى‏ تپد به سینه چو مرغ قفس مراغم همدم است و ناله بود هم نفس مرا تنها میان حجره ‏ى در بسته دل غمینکس نیست جز خداى جهان ملتمس […]

ادامه ...

یکبار دگر غنچه دل وا شده امشبباغ دل ما باز مصفا شده امشب گلزار پُر از نور ولا، رشک بهشت استچون آینه ها غرق تماشا شده امشب در گلشن نورانی […]

ادامه ...