آرشیو از دیدگاه شعرا

افتاده بین حجره و آبش نمی دهندمیگوید آب آب و جوابش نمی دهند این قوم جاهلی که به دست امام خویشآب از برای کسب ثوابش نمی دهند حاجت به آبِ […]

ادامه ...

چه پیش آمد که جان را غم گرفتهجهان را سربه سر ماتم گرفته چو گل مردم گریبان چاک کردندبه داغ لاله بر سر خاک کردند مگر خورشید عالم تاب دین […]

ادامه ...

بنوشته در این طغرا معبود جواد جودغرقیم در این معنا از بود جواد جودعالم به وجود از تارو پود جواد جودپیدا شده مافیها از بود جواد جودمقصود از این خلقت، […]

ادامه ...

پور معین الضّعفا دل سُکّان سما مایلتجان که ندارد به خدا در ره عشق و وفا قابلت ای همه عالم به فدات تو جوادی و همه سائلتلطف و عطا یا […]

ادامه ...

غرقِ ماتم (۲) گشته عالم، در عزای جواد لائمه (۲)کرده زهرا، نـاله بر پا(۲) از برای جواد الائمه(۲) یـوسف زهرا به سن نوجوانی گشته مسموممی دهد جـان در میان حجرۀ […]

ادامه ...

از داغ تو آقا دل من بیچاره استگرد حرمت کبوتری آواره است امسال نه تنها ز غم کشتن توچشمم ز اهانتِ به تو خونبار است آن کس که تو را […]

ادامه ...

در راه رسیدن به تو دل از نفس افتادآهویِ فراری شده از پنجه ی صیاد گفتی که بگیر از دل دریای جوادمبرخیز بیا قرعه به اقبال تو افتاد اینجایِ حرم […]

ادامه ...

الا کرم ز تو مشهور یا امام جوادکلام توست همه نور یا امام جواد ائمه‌اند جواد و توئی جواد همهکه گشته جود تو مشهور یا امام جواد سزد ز لعل […]

ادامه ...

یارب از کینۀ همسر جگرم می سوزدمن از این یار ستمگر جگرم می سوزد دیده پر اشک لبم خشک و رخم بر روی خاکسینه ام گشته پر آذر جگرم می […]

ادامه ...

جابربن یزید می گوید: روزی به خدمت امام جواد علیه السلام شرفیاب شدم و از حاجتم به او شکایت کردم.فرمود: ای جابر در نزد ما درهمی نیست، پس از فاصله […]

ادامه ...