آرشیو دیدگاه شعرا

جوون امام رضایی معدنِ جود و سخایی غریبِ وادی عشق و همه ی هستیِ مایی با دعای تو ایشالّا ای گل باغ حسینی بشم آخرِش منم از سائلایِ کاظمینی شستم […]

ادامه ...

نیش و کنایه هاست که از یار می خورماز دست یار زهر شرر بار می خورم اصلا به جنگ و نیزه و لشکر نیاز نیستوقتی میان خانه ز دلدار می […]

ادامه ...

زمزمه کل عاشقا سوره قدر و تبارکهتولد پاره ی تن امام هشتم مبارکه اومد پسر امام رضا جواد آل احمدقرص قمر امام رضا به این جهان خوش آمد خوش آمدی […]

ادامه ...

در عزایت فَلک عزادار استدردِ هجرت، مَلک گرفتار است ناله های دلِ پر از خونتلحظه لحظه رضا خریدار است خانه را مأمنی برایت نیستهمسر بی وفا تو را یار است […]

ادامه ...

اى پسر شیر خدا یا جوادنور دو چشمان رضا یا جواد هر که تو را راهبر خویش جستشک نبود هست به راهى درست راه تو و جد تو راه خداستراه […]

ادامه ...

نه تنها این دل ما بر جواد ابن رضا سوزدکه بر احوال او جان تمام ماسوا سوزد از آن آتش که زد زهر ستم بر جان آن مولافلک نالد ملک […]

ادامه ...

ای چشم هایت مرهم دلها ، پیش تو باید خون جگر آمدشد درد هایش کمتر از پیشش ، هرکس که پیشت بیشتر آمد ای صورت ماه تو گندم گون ، […]

ادامه ...

کن بپا ای دل ناله و زاریرو به مولا کن از پی یاری جسم بی جان عزیز جان زهراروی بام خانه اش افتاده تنها بر شرار حاصل اوخنده می کرد […]

ادامه ...

پسر امام رضا ناله ز رفتن میخونهداره جون میده ولی خدایی خیلی جوونه اومده وقت وصالش با باباش امام رضامثل باباش میزنه ز زهر کینه دست و پا همسرش قاتلشهمونس […]

ادامه ...

یـوسف فـاطمه تنهـا و دل شکستـهلب تشنه جان داده، در حجرۀ در بسته می‌گرید چشم همه بر جواد الائمهام‌الفضل می‌خندد بر گریۀ همسرش فـاطمـه می‌گریـد در ماتم پسرشمی‌گرید چشم همه […]

ادامه ...