آرشیو دیدگاه شعرا

پسر امام رضا ناله ز رفتن میخونهداره جون میده ولی خدایی خیلی جوونه اومده وقت وصالش با باباش امام رضامثل باباش میزنه ز زهر کینه دست و پا همسرش قاتلشهمونس […]

ادامه ...

خنده شعف از فلک با ملک قمر زندحضرت رضا بوسه بر عارض پسر زند ای جواد آل فاطمه خوش آمدیوارث کمال فاطمه خوش آمدی ابن الرضا خوش آمدی ابن الرضاجان […]

ادامه ...

میان حجره غریبانه دست و پا میزدهمانکه ناله اوشعله تاخدامیزد میان اشهد خود گاه یا رضا میگفتو گاه مادر مظلومه را صدا میزد تمام حاجت او انتقام سیلی بود…….از آن […]

ادامه ...

بُشری بُشری میلاد حضرت جواد استقلب رضا خرّم و شاد است ابن الرضا (۲)، عید میلادت مبارک***** به به، به به ولادت ابن الرضا شدعیـد عزیـز مرتـضی شـد ابن الرضا […]

ادامه ...

چرا مادر بی قراری توان ناله نداری بمیرم من که از کنج لبتخون گردیده جاری چشاتو واکن پسرم نگو میسوزه جگرم آفتاب سوزان جواد منپیکر تو رو سوزونده که دیگه […]

ادامه ...

فرشته‌ها خنده زنانپیش خدا میون عرش ستاره‌ها رو می‌ریزنداز آسمون به روی فرش چون که یه یار آشنا داره می‌آدگل پسرِ امام رضا داره می‌آد امشب هوای دل پریشونهامشب قناری […]

ادامه ...

پاییزی است حال و هوای جوانی اتطوفان غم رسیده که سازد خزانی ات تاثیر کرده زهر به اعضای پیکرتچون لاله ای نموده تو را ارغوانی ات در هلهله صدای ضعیف […]

ادامه ...

دست ستم بناى عدالت خراب کردوز آتش الم دل ما را کباب کرد اى واى امّ فضل امام جواد رامسموم از عناد به فصل شباب کرد با این ستم که […]

ادامه ...

غربت هیچ کسی مثل تو مولا نشودگره بی کسی تو به خدا وا نشود نیست یک خواهر غمدیده پرستار شماهیچ کس همقدم زینب کبری نشود به لب تشنه ی تو […]

ادامه ...

سینه‏ اى پر شرار دارم منسرو جان فکار دارم من یک جهان با تو کار دارم منیا جوادالائمه ادرکنى گر که دردم دواکنى چه شودحاجتم را روا کنى چه شود […]

ادامه ...