آرشیو دیدگاه شعرا
-
0
اشعار شهادت امام محمد تقی ، حضرت جواد الائمه (ع) – از جفاى همسر بى مهر فریاد اى پدر
از جفاى همسر بى مهر فریاد اى پدرکز دل و جانم برآورده است فریاد اى پدر در جوانى گوهر عمر مرا از من گرفتتا که مامون دختر خود را به […] -
0
اشعار شهادت امام محمد تقی ، حضرت جواد الائمه (ع) – همه بابالهای خود اثر استاد لطیفیان
همه بابالهای خود اثر استاد لطیفیاناینها به جای اینکه برایت دعا کنند کف می زنند تا نفست را فدا کنندیا جای اینکه آب برایت بیاورند همراه نالهی تو چه رقصی […] -
0
شعر در مدح امام جواد (ع) – دست حق در آستین
شعر در مدح امام جواد (ع) – دست حق در آستین من ان زینت ده عرش برینم که جا داده خدا اندر زمینم امام مقتدای کائناتم به امر ذات رب […] -
0
اشعار میلاد امام جواد (ع) – اومد از راه ولی الله تو شبی پر از ستاره
اومد از راه ولی الله تو شبی پر از ستارهبه خدا که ز قدمهاش برکت داره می باره حضرت سلطان تا به خود صبح پای گهوارش می مونهبا دل پر […] -
0
اشعار شهادت امام محمد تقی ، حضرت جواد الائمه (ع) – کبوترا تو آسمون بالهاشونو بهم دادند
کبوترا تو آسمون بالهاشونو بهم دادندبه پیکر امام جواد مانع نور آفتابند آی کفترا که اون روزا سایه بون آقا بودیدسوالی تو قلب منه تو کربلا کجا بودید -
0
اشعار شهادت امام محمد تقی ، حضرت جواد الائمه (ع) – در میان حجره جان میداد و یک یاور نداشت
در میان حجره جان میداد و یک یاور نداشتغیر درد و غم نهان در سینه آن سرور نداشت آفتاب عمر کوتاهش نهان می شد ولیآسمان دیده اش جز اشک وخون […] -
0
اشعار شهادت امام محمد تقی ، حضرت جواد الائمه (ع) – طائر عرشم ولى پر بستهام
طائر عرشم ولى پر بستهامیاد دلدارم ولى دلخستهام آسمانم بى ستاره مانده استدرد من را سوى غربت رانده است نالهها مانده است در چاه دلمقاتلى دارم درون منزلم من رضا […] -
0
اشعار میلاد امام جواد (ع) – ساکن کاظمین گویا از، سمت «باب الجواد» می آید
ساکن کاظمین گویا از، سمت «باب الجواد» می آیدچون شهابی که روی دامانش، نور در امتداد می آید عهد فرزند با پدر این است، می شود زائرش به رسم ادباین […] -
0
اشعار شهادت امام محمد تقی ، حضرت جواد الائمه (ع) – لب تشنه بود ، تشنه یک جرعه آب بود
لب تشنه بود ، تشنه یک جرعه آب بودمردی که درد های دلش بی حساب بود پا می کشید گوشه حجره به روی خاکپروانه وار غرق تب و التهاب بود […] -
0
اشعار شهادت امام محمد تقی ، حضرت جواد الائمه (ع) – بغداد هم از حال و روزش بی خبر بود
بغداد هم از حال و روزش بی خبر بودتنها تر از تنها و قلبش پرشرر بود در کنج حجره بی کس و بی یار و مونسدور از وطن افتاده و […]