آرشیو دیدگاه شعرا

گر چه پنهان ز نظر جلوه ی رخسار تو نیستچه کنم دیده ی من لایق دیدار تو نیست من و دل از دل و جان هر دو خریدار توایمدل ندارد […]

ادامه ...

دل افسرده ام با غم قرین است کـه در فـکر جـواد العـارفیـن است چرا غمگین در این عالم نباشم پریشان قلب ختم المرسلین است شد از زهر جفا و کینه […]

ادامه ...

نام تو درمان دردم یا جواده ذکرم هردم(یا جواده… کوری آل خلیفه من به دور تو می گردم(من به دور… ندارم ذره قیمتی بخر مرا یه فرصتی(بخر مرا یه… خوشم […]

ادامه ...

نشسته خاک سر دل ، هوا گرفته شده به عرش مجلس سوگ و عزا گرفته شده گلی ز گلشن زهرا دوباره پرپر شدشبیه حال علی حال ما گرفته شده تنی […]

ادامه ...

کیستم من مظهر جود خداى مهربانمنهمین آئینه دار خاتم پیغمبرانم هشتمین آلاله‏ ى باغ ولاى مرتضایمگوهر دریاى عصمت من جواد بن رضایم بعد موسى جرعه نوش باده ‏ى جام طهورماولین […]

ادامه ...

مرهم حریف زخم زبان ها نمی شوداصلا جگر که سوخت مداوا نمی شود گریه مکن بهانه به دست کسی مدهبا گریه هات هیچ مداوا نمی شود خسته مکن گلوی خودت […]

ادامه ...

وقت رفتن به کنارت پدری می خواهیوقت پرواز شده بال و پری می خواهی پدرت نیست کمی آب به دستت بدهدپسرت نیست می ناب به دستت بدهد همسرت هست ولی […]

ادامه ...

دل من تنگه برات می خوام بیام به حرمتتا ضریحتو بگیرم به امید کرمت کی میام به کاظمین ، تا کنم شیون و شینبعد از اون یه سر برم ، […]

ادامه ...

بر سر آنم زبان بگشایم و آوا کنمخویش را در محضر مولای خود پیدا کنم تا بگوید سر گذشت غربتش را بهر منسر گذارم بر قدومش با دلش نجوا کنم […]

ادامه ...

هر دم هزار نوبت جان از بدن برآیدتا آه سینه سوزى از قلب من برآید بس کوه غصه بردم بس خون دل که خوردمگویى که از لبم خون جاى سخن […]

ادامه ...